ORIGINAL_ARTICLE
مبانی نظری معماری اشراقی
بیان مسئله: معماری اشراقی یعنی آن معماری که در تعریف مبانی اولیه اعم از اجزاء، مقدمات و کلیت مبتنی بر نظریة فلسفی و وجودشناسی اشراق باشد؛ فلسفهای که مؤسس آن در عالم اسلامی شیخ شهابالدین سهروردی معروف به شیخ اشراق است و قطبالدین شیرازی از مفسران مشهور آن است. این معماری تا آنجا که فلسفه اشراقی نظریه ارسطویی ماده و صورت را در خود هضم و جذب کرده و با آن همراه است از معماری کلاسیک که مفاهیم فلسفی صورت و ماده جوهر و عرض را مفروض میشمارد، تمییز داده نمیشود. ماده تا بینهایت تقسیمپذیر است و آنچه به آن وحدت میبخشد صورت است، اما آن اصل متافیزیکی مهمی که مخصوص معماری اشراقی است و بر صورت افزون میشود و حتی بر آن غلبه دارد؛ نور است.هدف مقاله: در این مقاله دربارة فرضیه معماری نور و امکان انطباق آن با نور محصور در فیزیک و معماری مبتنی بر صورت فضایی بحث میشود. این مقاله هنوز مدعی استخراج معماری موسوم به اشراق نیست بلکه در مبانی فرضیة چنین معماری غور و تحقیق میکند که میتواند موردعلاقه اندیشمندان معمار ملی و اسلامی این سرزمین باشد.نتیجهگیری: فضاهای نوری در معماری یعنی آن فضاها که به صورت مستقیم و غیرمستقیم از شعاع نور بهرهمندند بر فضاهای غیرنوری نهتنها در ظهور غلبه دارند بلکه معنی و مفهوم و حتی مفاهیم بنیادی فضاهای غیرنوری جهان منوط به معنی و مفهوم فضاهای نوری است. این فضاهای نوری در حکم آینههایی هستند که فضاهای واقعی و جهان واقع ما را احاطه کردهاند و از آنها گریزی به خارج نداریم. اما ما جهان واقعی و فضای واقعی را پذیرفتهایم زیرا ما به فضاهای نوری که متمایز کنندهاند واقف هستیم. از سوی دیگر میتوان گفت در کنار فضاهای نوری فضاهای کور و تاریکی وجود دارند و ازاینرو که آنها را تنها در فضاهای روشن و نوری میتوان به جای آورد تابع فضاهای روشن یافته میشوند. فضاهای روشن آینهاند و فضاهای گم شده را در آنها میتوان به جای آورد و بازشناخت. برخلاف عقیده تیموتی میشل که میگوید جهان و امر واقعی کاملاً بیرون از تجلی و ظهور ظاهر میشود و قلمروی ناب واقعی است که مقدم بر همه ظهور است به نظر ما فضای نوری در شناخت مقدم بر فضای واقعی، تاریک و موهوم است و فضای موهوم و هیولایی بدون نور قابل شناخت نیست. معماری اشراقی یک معماری ضد راز و ضد استعارهای است. همه چیز را باید آنچنانکه شرقی است، تعریف کرد و ساخت. در زبان این معماری روشنی جای استعاره را میگیرد و همه چیز برای دیدن و دیدهشدن به کار میآید.
https://www.fhja.ir/article_44492_689159f3d77a8897f06f3e9ac20cc3f8.pdf
2020-08-22
10
19
10.30508/fhja.2020.44492
فضای معماری
فضای نوری
نور اشراقی
طراحی نور
نور/ فضا
شهابالدین سهروردی
مارتین هایدگر
سیدموسی
دیباج
fhja.info@gmail.com
1
دانشیار، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
- Alperson, P. (1992). The philosophy of the visual arts
1
- Hall, A. R. (1993). All was light: an introduction to Newton's Opticks. Oxford University Press, USA.
2
- Davey, N. (1999). Interpreting visual culture: Explorations in the hermeneutics of the visual. Psychology Press.
3
- Hall, R. W. (1974). Plato's Theory of Art: A Reassessment. The Journal of Aesthetics and Art Criticism, 33(1), 75-82.
4
- Vasseleu, C. (1998). Textures of light: Vision and touch in Irigaray, Levinas and Merleau Ponty. Routledge.
5
- Wilson, G. M. (1986). Narration in light: Studies in cinematic point of view. Johns Hopkins University Press.
6
- Textures of light: vision and touch in Irigaray, Levinas, and Merleau- Ponty, Cathryn Vasseleu, London; New York: Routledge, 1998.
7
- Colour and colour theories, Christine Franklin, New York: Arno Press, 1973.
8
- All was light: an introduction to Newton's Optics, A. Rupert Hall. Oxford: Clarendon Press; New York; OxfordUniversity Press, 1993.
9
- Painting with light, John Alton, Berkeley; University of California Press, 1995.
10
- Narration in light: Studies in Cinematic Point of View, George. M. Wilson, Baltimore; The JohnsHopkinsUniversity Press, 1992.
11
- Space and geometry: In the light of physiological, psychological and physical inquiry, Ernst Mach; Translated from the Germany by Thomas J. Mc Cormack, Illinois: The Open court publishing company, 1988.
12
- Interpreting visual culture: explorations in the hermeneutics of vision.
13
- The Philosophy of the visual arts.
14
- Plato's theory of art.
15
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی گونهشناختی چراغپایههای فلزی دورۀ میانی اسلامی در ایران
بیان مسئله: چراغپایههای فلزی، از سدۀ چهارم هجری به این سوی، از جملۀ شاخصترین نوع وسیلههای روشنایی دورۀ اسلامی در ایران بهشمار میروند. چراغپایهها، همانگونه که از نامشان پیداست، پایه یا ایستندهای بودهاند که پیهسوزی بر روی آنها قرار میگرفته است. این وسیلهها در روند تکامل خود از طرحهای شاخصی برخوردار شدهاند که شناختهشدهترین آنها با روپایههای کاودیسیشده و پایههای چمباتمهزده از اشکال درخشان سدههای پنجم و ششم هجری بهشمار میرود. مسئلۀ عمدهای که این تحقیق بدان میپردازد بررسی و پیگیری روند تحولات طرح چراغپایههای فلزی دورۀ اسلامی در ایران و شناسایی مهمترین ویژگیهای گونهشناختی آنها است.هدف مقاله: برایناساس، این مقاله بر آن است تا با مطالعۀ مهمترین تحولات و تغییرات ایجاد شده در شیوۀ طراحی چراغپایههای فلزی دورۀ اسلامی مسیری را که هر کدام از آنها از ابتدای دورۀ اسلامی تا حدود سدۀ هفتم هجری طی کردهاند شناسایی و ترسیم کند. سؤال مقاله: بارزترین گونههای چراغپایههای فلزی تولید شده در ایران دورۀ اسلامی چه ویژگیهایی دارند؟روش تحقیق: برای انجام این پژوهش از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده و درصد بسیار زیادی از اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانهای جمعآوری شده است. همچنین، در این پژوهش، برای تبیین تحولات صورتگرفته در انواع و گونههای مختلف چراغپایههای فلزی ایرانیاسلامی از معیارهای خاصی بهره گرفتهام که کمار ویاس برای بررسی نظاممند تاریخ تحولات اشیا پیش روی محققان نهاده است. نتیجهگیری: پس از انجام بررسیهای لازم، درنهایت، مهمترین تحولات طراحی چراغپایههای فلزی دورۀ اسلامی ایران طی سه گونۀ متمایز شناسایی و دستهبندی شده است: گونۀ اول چراغپایههایی با روپایههای کاودیسیشده و پایههای چمباتمهزده را شامل میشود؛ گونۀ دوم، دربرگیرندۀ چراغپایههایی با روپایههای گنبدیشکل با پایههای چمباتمهزده است و، نهایتاً در گونۀ سوم، چراغپایههایی با پایههای گنبدیشکل را معرفی میکند. در آخر مشخص شد که همزمان با رواج و رونق شمعدانهای زنگولهای شکل مشهور دوران اسلامی در ایران تحول طراحی چراغپایهها متوقف شده است؛ بهنظر میرسد محبوبیت روزافزون شمعدانهای فلزی این دوره موجب کاهش استفاده از این چراغپایهها شده است.
https://www.fhja.ir/article_44494_7a6df0f2e41d882bb1de4c4bf058c53d.pdf
2020-08-22
20
31
10.30508/fhja.2020.44494
لوازم روشنایی پیشامدرن
چراغپایه
فلزکاری
ایران
دورۀ اسلامی
طاهر
رضازاده
tahirrizazadeh@gmail.com
1
استادیارِ گروه هنر، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
LEAD_AUTHOR
- ابن بطوطه محمد بن عبدالله بن محمد بن ابراهیم لواتی طنجی (1376) سفرنامه ابن بطوطه]تالیف 725-754 هجری قمری[. (ترجمه محمدعلی موحد). جلد اول. تهران: نشر آگه.
1
- احسانی، محمدتقی (1390) هفت هزار سال هنر فلزکاری در ایران. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
2
- دهخدا، علیاکبر (1377) لغتنامه دهخدا. زیر نظر محمد معین، سید جعفر شهیدی. چاپ دوم از دورۀ جدید. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
3
- گرگانی، امالبنین (1375) پیشینۀ نور در معماری و وسایل روشنایی در هنر دوران اسلامی. محمد یوسف کیانی (راهنما). پایاننامۀ کارشناسی ارشد منتشرنشده، تهران: دانشگاه تهران.
4
- گزیدهای از دههزار سال هنر و تمدن ایران (1386) تهران: موزه ملی ایران - تاینان.
5
- محمدحسین بن خلف تبریزی متخلص به «برهان» (1376) برهان قاطع. ]تالیف 1062 هجری قمری[ به اهتمام محمد معین. تهران: امیرکبیر.
6
- میر جمالالدین حسین بن فخرالدین حسن انجو شیرازی (1359) فرهنگ جهانگیری. ویراستۀ رحیم عفیفی. مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
7
- وارد، ریچل (1384) فلزکاری اسلامی (ترجمه. مهناز شایستهفر) تهران: مؤسسه مطالعات هنر اسلامی.
8
-Allan, James W.(1986) Metalwork of the Islamic world; The Aron Collection. London: Soteby
9
- Bear, Eva (1983) Metalwork in Medieval Islamic Art. New York: State university of New York Press.
10
- Harari, Ralph.(1977) "Metalwork after the Early Islamic World", in Arthur Upham Pope (ed.) A Survey of Persian Art, pp. Tehran: Soroush press.
11
- Loukonine, Vladimir & Lavnov, Anatoli (2003) Persian Art; Confidential Concepts. London: Sirocco.
12
- Melikian-chirvani, Assadullah Souren (1982) Victoria and Albert Museum Catalogue: Islamic Metalwork of the Iranian World 8-18th Centuries. London: Her Majesty`s btationary office.
13
- Michaelis, Ronald F. (1997) Old Domestic Base-Metal Candlesticks from the 13th to 19 Century, produced in Bronze, Brass, Paktong and Pewter. Woodbridge: Antique Collector`s Club.
14
-Pope, Arthur Upham (ed.) (1977) A Survey of Persian Art. Tehran: Soroush press.
15
- Vyas, H.Kumar (2006) "DesignHistory: An Alternative Approach". Design Issues. Vo.22, No.4: 27-34.
16
-Watson, Oliver (2004) Ceramics from Islamic Lands. London: Thames & Hudson in association With The al- sabah Collection Dar al-Athar al-Islamiyyah, Kuwait National Museum.
17
ORIGINAL_ARTICLE
معرفی و آسیبشناسی کتابهای درسیِ آموزش هنر با موضوع زندگی و آثار استاد محمود فرشچیان (وزارت آموزشوپرورش؛ از سال 1362 تاکنون)
بیان مسئله: بدون تردید، هنر یکی از مؤثرترین شاخصههای توسعه فرهنگی در طول تاریخ بشری بوده است. از سوی دیگر پایداری و رشد هنر در متن فرهنگ، در گرو آموزش علمی میسر بوده است. یکی از بهترین شیوههای آموزش هنر هم، آشنایی دانشآموزان با نحوه سیروسلوک اخلاقی بزرگان هنر و شناخت و بررسی آثار ارزشمند آنها است. در این میان زندگی و آثار استاد محمود فرشچیان به عنوان مصداق بارزی از این بزرگان مورد تأمل بوده است. هدف مقاله: هدف در گام نخست، معرفی و توصیف دقیق و مستند کتابهای درسی آموزش هنر با موضوع استاد فرشچیان و در گام بعدی، آسیبشناسی و شناخت نقاط قوت و ضعف این منابع، جهت اتخاذ سیاستهای راهبردی و مؤثر در این زمینه بوده است. سؤال مقاله: آیا کتابهای درسی آموزش هنر با موضوع استاد محمود فرشچیان به طور مستند و جامع معرفی و توصیف شدهاند؟ و آیا این منابع حساس به لحاظ نقش آموزشی و پرورشیشان، آسیبشناسی و تحلیل شدهاند؟ روش تحقیق: این مقاله، با روش توصیفی-تحلیلی و با اسناد و اطلاعات کتابخانهای و میدانی، ضمن معرفی و توصیف نسبتاً جامع کتابهای درسی آموزش هنر (با محوریت فرشچیان)، به ویژه کتابهای مقطع راهنمایی، از سال 1362 تاکنون که توسط آموزشوپرورش منتشر شدهاند، به آسیبشناسی فرم و محتوای این منابع پرداخته است. نتیجهگیری: ضمن تحسین وزارت آموزش پرورش در بازتاب دادن زندگی و آثار فرشچیان در کتابهای درسی آموزش هنر، مطالب و آثار درباره هنرمند، دارای کاستیها و کمبودهای جدی علمی-پژوهشی هستند که فهرست آنها در پایان این مقاله درج شده است. آسیبشناسی اصولی این کتابها، میتواند بر غنای این نوع از منابع آموزشی بیفزاید.
https://www.fhja.ir/article_44495_5a657537626af12c1ba305c06a35ca2b.pdf
2020-08-22
32
47
10.30508/fhja.2020.44495
وزارت آموزشوپرورش
کتاب درسی
آموزش هنر
محمود فرشچیان
امیر
رضائی نبرد
amir.rezaeinabard@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، گروه مطالعات عالی هنر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
- اکبری شلدره، فریدون، جبلی اده، پریچهر، نجاران، فرح. (1394). فارسی، خو انداری: پنجم دبستان. چاپ اول، تهران: وزارت آموزشوپرورش، اداره کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی.
1
- حری، عباس؛ شاه بداغی، اعظم. (1394). شیوههای استناد در نگارشهای علمی: رهنمودهای بینالمللی. چاپ چهارم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
2
- رضایی نبرد، امیر. (20 خرداد 1392). گفتگو با استاد محمدعلی رجبی، تهران.
3
__________ .(19 خرداد 1396). گفتگو با استاد محمدمهدی هراتی، تهران.
4
__________ .(20 خرداد 1396). گفتگو با استاد محمدعلی رجبی، تهران.
5
- رجبی، محمدعلی. (1362). هنر: چهارم و پنجم دبستان. تهران: وزارت آموزشوپرورش، دفتر پژوهش امور هنری و نمونهسازی، گروه تهیه و تألیف کتب درسی هنر.
6
- گودرزنیا، محدثه. (1389). استاد فرشچیان. تهران: انتشارات مدرسه.
7
- وزارت آموزشوپرورش. (اردیبهشت 1393). آرشیو «سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی» (مراجعه حضوری نگارنده).
8
- هراتی، محمدمهدی. (1366). تعلیم هنر. تهران: وزارت آموزشوپرورش، دفتر تحقیقات و برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی.
9
- هراتی، محمدمهدی و هادی حاجی آقاجانی. (1373). روش تدریس هنر: کتاب هنر اول راهنمایی. تهران: وزارت آموزشوپرورش، گروه هنر، دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی.
10
- هراتی، محمدمهدی و همکاران. (1371). آموزش هنر: برای دانشآموزان سال دوم دورۀ راهنمایی تحصیلی. تهران: وزارت آموزشوپرورش، دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی.
11
- هراتی، محمدمهدی و همکاران. (1377). آموزش هنر: سال سوم دورۀ راهنمایی تحصیلی. تهران: وزارت آموزشوپرورش، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی.
12
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسۀ ساختاری خطِّ نسخ ایرانی و خطِّ نسخ عثمانی (با تمرکز بر کتابت جز سیم قرآن مجید به خط احمد نیریزی و محمد شوقی افندی)
بیان مسئله: از دیرباز تا کنون، خط نسخ در کنار خط کوفی و نستعلیق، سه خط اصلی در کتابت و هنر کتابآرایی در جهان اسلام به شمار میروند اما با مطالعۀ دقیق در حوزۀ سبکشناسی خط نسخ، تفاوتهایی در نوع کتابت این خط در کشورهای مختلف مشاهده میشود که نیازمند بررسی دقیق است. هدف مقاله: انجام این پژوهش به منظور ارائۀ شاخصهایی جهت شناخت نسخ ایرانی از عثمانی صورتگرفته تا علاقهمندان به هنر خوشنویسی و پژوهشگران توانایی تشخیص این دو سبک را از یکدیگر بیابند و همچنین میتوان هدف فرعی این پژوهش را کمک به نسخهشناسان دانست زیرا سبکشناسی این دو قلم، برای شناسایی محل و ادوار نسخههای فاقد تاریخ کتابت مفید است. سؤالات مقاله: 1. آیا شیوۀ نگارش خط نسخ در ایران و کشور عثمانی با یکدیگر متفاوت بوده است؟ 2. درصورتیکه شیوه نگارش خط نسخ در ایران و عثمانی، متفاوت باشد، تمایز میان آنها برای خوشنویسان و نسخهشناسان مبتدی دشوار است، پس چگونه میتوان این دو شیوه را از یکدیگر تشخیص داد؟ روش تحقیق: در این پژوهش که به شیوۀ کتابخانهای - تحلیلی صورت گرفته، نخست اطلاعاتی در خصوص خط نسخ و دو خوشنویس برجستۀ جهان اسلام احمد نیریزی و محمد شوقی افندی که اولی ایرانی و دومی عثمانی است، جمعآوریشده و سپس شیوۀ کتابت این دو هنرمند بزرگ در جز سیام قرآن به صورت دیجیتالی و به کمک نرمافزار مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. نتیجهگیری: تجزیهوتحلیلهای صورتگرفته، نشان داد که نسخ رایج در ایران با عثمانی متفاوت بوده و به منظور تشخیص این دو شیوه، شاخصهایی از قبیل؛ بررسی شیب کرسی، مد و تشدید، اندازۀ اعراب، شیوۀ کتابت سکون، اندازۀ دندانهها، زاویۀ حروف عمودی نسبت به کرسی ارائه شده است.
https://www.fhja.ir/article_44496_3461400e407ec92b3497cb44aa97d471.pdf
2020-08-22
48
57
10.30508/fhja.2020.44496
خط نسخ
نسخ ایرانی
نسخ عثمانی
احمد نیریزی
محمد شوقی افندی
دلارام
کاردارطهران
delaramkardar@gmail.com
1
کارشناس ارشد ایرانشناسی، گرایش اصول نسخهشناسی، مرمت نسخههای خطی و نسخهآرایی
LEAD_AUTHOR
- ایرانی، عبدالمحمد. (1363). پیدایش خط و خطاطان. تهران: فرهنگسرا.
1
- برک، سلیمان. (1396). خوشنویسان استانبول، ترجمۀ ثریا منیری و مهدی قربانی، تهران: پیکره.
2
- بیانی، مهدی. (1363). احوال و آثار خوشنویسان (4 مجلد). تهران: علمی (چاپ دوم).
3
- تیموری، کاوه. سادگی و زیبایی در کتابت نسخ میرزا احمد نیریزی. کتاب ماه هنر، شهریور 1390، شماره 156، 14-25.
4
- حبیبی آزاد، ناهید. (1375). کتابشناسی خط و خوشنویسی. تهران: انجمن هنرهای تجسمی ایران.
5
- شیمل، آن ماری. (1368). خوشنویسی و فرهنگ اسلامی. ترجمهی اسدالله آزاد، مشهد: چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
6
- صفری آققلعه؛ علی. (1390). نسخه شناخت. تهران: میراث مکتوب.
7
- صفی پور، علیاکبر؛ طبیعی، منصور. (1390). مجموعه مقالات کنگرۀ استاد میرزا احمد نیریزی (2 مجلد). شیراز: بنیاد فارس شناسی.
8
- فضائلی، حبیبالله. (1390). اطلس خط. تهران: سروش.
9
- فضائلی، حبیبالله. (1362). تعلیم خط. تهران: سروش.
10
- قلیچخانی، حمیدرضا. (1390). فرهنگ واژگان و اصطلاحات خوشنویسی. تهران: روزنه (چاپ سوم).
11
- قلیچخانی، حمیدرضا. (1392). درآمدی بر خوشنویسی ایرانی. تهران: فرهنگ معاصر.
12
- قلیچخانی، حمیدرضا. (1395). رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته. تهران: روزنه (چاپ دوم).
13
- مایل هروی، نجیب. (1372). کتابآرایی در تمدن اسلامی. مشهد: آستان قدس رضوی.
14
- منشی قمی، قاضی میراحمد. (1352). گلستان هنر، به کوشش احمد سهیلی خوانساری. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
15
- موسوی جزایری، سید محمد وحید. (1389). خط و خوشنویسی (3 مجلد). تهران: آبان.
16
- هاشمینژاد، علیرضا. یاقوت مستعصمی و سبکشناسی قلم نسخ. نامه بهارستان، شمارۀ دوم، دورۀ جدید زمستان 1392، 128-143.
17
- Mustafa, Ahmed; Sperl, Stefan (2014). The Cosmic Script: Sacred Geometry and the Science of Arabic Penmanship < /em>. London: Thames & Hudson.
18
- Retrieved November 28, 2017 from http://malekmuseum.org
19
- Retrieved November 28, 2017 from http://www.reed.edu.persian-calligraphy
20
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی ابزارها و روشهای مناسب تبلیغاتی برای معرفی و توسعه بازار فرش دستباف ایران
بیان مسئله: فرش دستباف ایران، هنر دیرین این سرزمین است که نهتنها یک زیرانداز و کالای مصرفی، بلکه همچون عنصری فرهنگی، حامل بار تاریخ، فرهنگ، باورها، آدابورسوم، زیباییهای هنری و هویت بومی ایران است. افزون بر اینها، فرش دستباف نقش اقتصادی درخور توجهی ایفا میکند. بر این پایه، دستیابی به بهترین ابزار و شیوه برای تبلیغ فرش دستباف ایران، برای دوام و مانایی این هنر کهن و صنعت ملّی و نیز بهمنظور حفظ و توسعه بازارهای آن دارای اهمیت است. از اینرو پژوهش حاضر در همین مسیر به انجام رسیده است. هدف مقاله: برای بقا و ماندگاری هنر- صنعتی که افزون بر ارزآوری برای کشور، مایه ارتزاق و معیشت بخشی از مردم ایران است، ناگزیر باید در اندیشه توسعه بازار و افزایش مصرفکنندگان بود و برای این مهم، «تبلیغات» نقشی ویژه دارد. بر این پایه هدف از این پژوهش «شناسایی ابزار و روشهای مناسب تبلیغاتی برای معرفی و تبلیغ فرش دستباف ایران» بوده است که در خلال آن اهداف فرعی دیگری همچون «شناسایی ارزشها و ویژگیهای مثبت فرش دستباف ایران برای بهرهگیری از آنها در فرایند تبلیغ» نیز دنبال شده است. سؤال پژوهش: پرسش اصلی این پژوهش آن است که چگونه، با چه شیوه و با استفاده از کدام ابزار تبلیغاتی میتوان زمینه معرفی و گسترش بازار فرش دستباف ایران را فراهم آورد؟ و آیا فرش دستباف ایران مزایای ویژهای در این فرایند دارد؟ روش تحقیق: این پژوهش از روش پیمایشی برای بهرهگیری از آراء و نظرات صاحبنظران حوزه تبلیغات و ارتباطات بهره برده و تجزیهوتحلیل دادهها متناسب با سطوح متغیرها صورت پذیرفته است.به این منظور «متخصصان ارتباطات و تبلیغات در ایران» بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند و نمونهگیری در این پژوهش بهصورت سهمیهای و هدفمند بوده است.تجزیهوتحلیل دادهها نیز با استفاده از شیوههای آمار توصیفی- استنباطی با اتکا به نرمافزار SPSS.16 انجام شد. نتیجهگیری: در این پژوهش مشخص شد که ابزار گوناگون تبلیغاتی در میزان شناساندن فرش دستباف ایرانی به مصرفکنندگان اثرات یکسانی ندارند. بین «شناساندن مزایای فرش دستباف ایران و معایب سایر کفپوشها و زیراندازها» و نیز «شناساندن مزایای فرش دستباف ایران و معایب فرشهای تولیدی کشورهای دیگر» با «میزان اقبال خریداران به فرش ایران» رابطه معناداری وجود دارد.در انتخاب ابزار و پیام تبلیغاتی برای معرفی فرش دستباف ایران، «سطح پوشش رسانه»، «بههنگام بودن»، «دوام و ماندگاری»، «قابلاعتماد بودن»، «در دسترس بودن و سهولت استفاده»، و «هزینه» از عوامل تعیینکننده به شمار میآیند. در میان انواع ابزارها و گونههای تبلیغات، تبلیغات پخشی (تلویزیون، رادیو، ماهواره و...)، بیشترین کارآمدی را در معرفی و تبلیغ فرش دستباف دارا هستند. برپایی نمایشگاه در رتبه دوم و تبلیغات چاپی (روزنامه، مجله، بروشور و...) در جایگاه سوم واقع شدهاند. در میان ویژگیهای قابل تأکید فرش دستباف در روند تبلیغات، «تنوع طرح، نقش، رنگ، اندازه و جنس در فرش دستباف ایران» مهمترین است. همچنین در این پژوهش آشکار شد که بهرهگیری از چهار شیوه مرسوم در فرایند «یادگیری» -روشهای «نفی و اثبات»، «شرطیسازی»، «طرح ناگهانی» و «استدلالی» - در تبلیغ هنر - صنعت فرش دستباف ایران دارای اهمیت و کاربرد است.
https://www.fhja.ir/article_44669_b890ef2a7fec4d1106eb97a8ea789efd.pdf
2020-08-22
58
69
10.30508/fhja.2020.44669
فرش دستباف ایران
تبلیغات
ابزار تبلیغ
شیوه تبلیغ
رسانه
یادگیری
حمید
کارگر
h.kargar56@gmail.com
1
دکتری علوم ارتباطات، رییس انجمن علمی فرش ایران، رییس پیشین مرکز ملی فرش ایران
LEAD_AUTHOR
- بلوریان تهرانی، 1379، آموزش و تخصص در تبلیغات بازرگانی(مجموعه مقالات اولین همایش صنعت تبلیغات)، اداره کل تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
1
- پراتکانیس، آنتونی و آرنسون، الیوت، 1385، عصر تبلیغات، ترجمه دکتر کاووس سید امامی و محمدصادق عباسی، چاپ پنجم، انتشارات سروش.
2
- چراغی، داوود، 1386، طرح تحقیقاتی راهکارهای توسعه بازار داخلی فرش ایران، مرکز ملی فرش ایران.
3
- روستا، احمد، ونوس، داور، ابراهیمی، عبدالحمید، 1375، مدیریت بازاریابی، انتشارات سمت.
4
- شاهمحمدی، عبدالرضا، 1385، اقناع و تبلیغ، انتشارات زرباف.
5
- علی اکبری، علی اکبر، 1381، اسنادی از صنعت فرش ایران (1357-1292 ه.ش)، چاپ اول، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
6
- فروزفر، علی، 1386، اصول و فنون تبلیغات، چاپ اول، تهران، سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی واحد تهران.
7
- قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، روزنامه رسمی، 1396.
8
- کیا، محمد، 1349، تبلیغات بازرگانی، تهران، انتشارات ابن سینا.
9
- لایحه بودجه سال 1399 کل کشور.
10
- محسنیان راد، مهدی، 1384، ایران در چهار کهکشان ارتباطی، تهران، انتشارات سروش.
11
- محمدیان، محمود، 1388، مدیریت تبلیغات، چاپ چهارم، تهران، انتشارات حروفیه.
12
- ولز، ویلیام و برنت، جان و موریارتی، ساندرا، 1383، تبلیغات تجاری، اصول و شیوه های عمل، ترجمه سینا قربانلو، چاپ اول، انتشارات مبلغان.
13
- Belch, George & Michael, 2017, Advertising and Promotion: An Integrated Marketing Communications Perspective (2017), McGraw-Hill Education
14
- Sandra Moriarty, Nancy Mitchell, William D. Wells, Charles Wood, 2019, Advertising & IMC: Principles and Practice, Pearson
15
ORIGINAL_ARTICLE
نظریۀ «معماری جمعی» در معماری معاصر کشورهای اسلامی تحلیل و بررسی گونههای مختلف معماری جمعی در معماری معاصر کشورهای اسلامی بر اساس ارتباط «معمار - کاربر»
بیان مسئله: واژههایی همچون؛ معماری مشارکتی، معماری جمعی، معماری اجتماعی و ... بهطورکلی به گونههای مختلفی از حضور کاربر در فرایند طراحی معماری اشاره دارند هرچند که هر یک به لحاظ نوع و سطح مشارکت کاربر در فرایند طراحی با دیگری متفاوت است. بسیاری از منابع موجود در این حوزهها بیشتر به جنبههای نظری مشارکت در طراحی پرداختهاند، و کمتر به نمونههای بارز آن در معماری معاصر پرداخته شده است. از سویی دیگر معمولاً زمانی که صحبت از مشارکت در طراحی میشود بیشتر یادآور دخالت مستقیم کاربران از طریق پرسشنامه، کارگاه و حتی حضور در مرحله ساخت بنا است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش است که گونههای مشارکتی معماری معاصر کشورهای اسلامی شامل چه مواردی است؟ هدف مقاله: رسیدن به طبقهبندی و گونهشناسی معماری جمعی در کشورهای اسلامی. روششناسی تحقیق: در این تحقیق علاوه بر روش تحقیق کیفی، با استفاده از روش تحقیق عملیاتی-تکنیکی سعی بر این است تا بتوان با استفاده از نمونههای کارآمد و پاسخگوی معماری جمعی به طبقهبندی و گونهشناسی رویکردهای آن دست پیدا کرد. شیوه گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانهای و منابع معتبر این حوزه، از طریق بازدید میدانی، مصاحبههای تشخیصی و محتوایی صورتگرفته است. فرضیههای مقاله: گونههای مشارکتی تأویلی و ناحیهگرا بیشتر در معماری معاصر کشورهای اسلامی استفاده میشود. نتیجهگیری: معماری جمعی، دارای گونههای مختلفی از مشارکت کاربر در فرایند طراحی است بهطوریکه بررسی نظریهها و نمونههای پاسخگوی معماری جمعی نشان میدهد گونههای مختلفی از نحوه تعامل معمار-کاربر وجود دارد؛ این گونهها شامل: بسیج اجتماعی، مشارکت پرسشنامهای، طراحی مشورتی، مشارکت کارکردی، مشارکت تعاملی، ناحیهگرایی و مشارکت تأویلی میباشند. تحلیل و بررسی معماری معاصر کشورهای اسلامی نشان میدهد کاربست نظریه معماری جمعی بیشتر از نظریههای مشارکتی و اجتماعی و از حیث؛ گونهشناسی، بسیج اجتماعی و مشارکت ناحیهگرا و تأویلی، موفق بوده است.
https://www.fhja.ir/article_44654_fe0f362ea3a4a320ce0a8d966e1aa6e8.pdf
2020-08-22
70
86
10.30508/fhja.2020.44654
معماری جمعی
معماری مشارکتی
کاربر
گونه شناسی معماری
معماری معاصر کشورهای اسلامی
حامد
کاملنیا
kamelnia@um.ac.ir
1
دانشیار، گروه آموزشی معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
- اسلامی. غ، کامل نیا. ح؛ (1393) معماری جمعی- از نظریه تا عمل، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
1
- حبیبی، محسن؛ سعیدی رضوانی، هادی(1384)، شهرسازی مشارکتی: کاوشی نظری در شرایط ایران، نشریه هنرهای زیبا، شماره 24، صص 24-15
2
- سانف، هنری. (1379). پژوهش علمی مشارکتی، فصلنامه مدیریت شهری، شماره 2
3
- فتحی، حسن. (1382). ساختمان سازی بامردم، (ترجمه: علی اشرفی)، تهران: دانشگاه هنر.
4
- کامل نیا، حامد. (1387). معماری و الگو وارههای معماری جمعی، پایان نامه دکترای معماری، دانشگاه تهران.
5
- کامل نیا، حامد. (1393). الگووارههای نوین در معماری معاصر کشورهای اسلامی، ششمین کنفرانس ملی برنامهریزی و مدیریت شهری با تأکید بر مؤلفههای شهر اسلامی.
6
- Arnstein S., (1969) A ladder of citizen participation, AIP Journal,Vol 35:215-224
7
- Barrow E., Murphree L, (1998) Community conservation-from concept to practice: A practical framework, Working Paper No.8, in “Community Conservation Research in Africa”, Institute for Development Policy and Management, University of Manchester.
8
- Blundel P., Petrescu D., Till J., (2005) Architecture and Participation, Spon Press, London,
9
- Carlo G., (2005) Architecture’s public, in Blundel P., Petrescu D., Till J., Architecture and Participation, Spon Press, London:3-22
10
- Cross N., (1972) Design participation, London, Academy edition.
11
- Cross N., (1984) Developments in Design Methodology,UK, John Wiley & Sons.
12
- Frampton K., Correa C., Robson D., (2001) Modernity and Community: Architecture in the Islamic World, London, Thames & Hudson, Ltd.
13
- Fransis M.,(1988)Proactive Practice: Visionary Thought and Participatory Action in Environmental Change, Places, Volume 12,60-62
14
- Friedman Y.,(1970) Mobile Architecture, Toward a City Planned by her Residents, France, Casterman.
15
- Habraken N.,(1972) Supports: An Alternative to Mass Housing, New York, Praeger.
16
- Hardie G.,(1988) Community Participation Based on three Dimensional Models, Design studies 9,1: 56-61.
17
- Hamdi N.,(1984) PSSHAK: Primary support structures and housing assembly kits, in Hatch R., The Scope of Social Architecture, VNR Inc, USA:49-59.
18
- Hamdi N., (1991) Housing Without Houses: Participation, Flexibility, Enablement Van Nostrand Reinhold Company, New York, Cincinnati, Atlanta, Dallas, San Francisco.
19
- Hamdi N., Goethert R.,(1997) Action Planning for Cities: A Guide to Community Practice, England, Wiley.
20
- Hatch R., (1984) The Scope of Social Architecture, USA, VNR Inc.
21
- Horelli L., (2002) A Methodology of Participatory Planning, in Bechtel B., Churchman A., Handbook of Environmental Psychology, New York, John Wiley & Sons, INC., pp 607-623
22
- Hoskyns T., (2005) City/Democracy: Retrieving Citizenship , in Blundel P., Petrescu D., Till J., Architecture and Participation, London ,Spon Press, pp 117-123.
23
- Moatasim F., (2005) Practice of Community Architecture: A Case Study of Zone of Opprtunity Housing Co-Operative, Motreal, Unpublished M.S Dissertation, McGill University, Montreal.
24
- Pretty J., Gugit L., Thompson J., Scoones I., (1994) Participatory Learning and Action: a Trainer’s Guide, London, IIED.
25
- Redstorm J. Grauers H., (2006) Toward user design? On the shift from object to user as the subject of design. Design Studies, 27: 123-139.
26
- Roosevelt D., (2004) Community and Coherence, Islam and Architecture, Journal of AD, Vol 74, No 6: 32-38
27
- Salama A.,( 2006) Learning from the Environment: Evaluation Research and Experience Based Architectural.
28
- Sanoff H., (1979) Design Games. Los Altos, CA, William Kaufmann, Inc.
29
- Sanoff H., (1978) Designing with Community Participation, USA ,Dowden, Hutchinson & Ross, Stroudsburg.
30
- Sanoff H. & Sanoff J., (1981) Learning Environments for Children. Atlanta, GA, Humanics Publishing Group.
31
- Sanoff H., (1990) Participatory Design Theory & Technique. Raleigh, NC: Author.
32
- Sanoff H., (2000) Community Participation Methods in Design and Planning. New York, John Wiley & Sons, Inc.
33
- Till J.(2005) The negation of hope, in Blundel P., Petrescu D., Till J., Architecture and Participation, London , Spon Press,pp 23-42.
34
- Toker Z., (2007) Recent Trends in Community Design: The Eminence of Participation, Design Studies, 24: 309-323.
35
- Wates N.,(2000) The community planning handbook, London, Earthscan.
36
- Wates N., Knevit Ch.,(1987) Community Architecture: How People are Creating Their Own Environment, UK ,Penguin Books Ltd .
37
- Wulz F., (1986) The Concept of Participation, in H Sanoff (ed) Participatory Design, Theory and Techniques, Bookmasters, Raleigh, NC: 39-48.
38